قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

مقام فرزندان دختر

مقام فرزندان دختر یکى از یاران امام صادق علیه السلام ، مى گوید: روزى به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم . در حالى که غمگین و ناراحت بودم ، امام از من پرسید: اى سکونى ! چرا اندوهگین و ناراحتى ؟ گفتم : صاحب دخترى شده ام . امام فرمود: اى سکونى ! سنگینى او بر زمین است و روزى او به عهده خدا است . زندگى او چیزى از عمر تو نخواهد کاست و رزق و روزى او غیر از روزى تو خواهد بود. به خدا سوگند، با شنیدن سخنان آرام بخش امام صادق علیه السلام ، غصه از دلم زدوده شد. سپس امام از من پرسید: اسمش را چه گذاشتى ؟ گفتم : فاطمه . فرمود: آه ! آه ! آه ! آن گاه دست مبارک خود را بر پیشانى نهاد...
و به من فرمود: اءما اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لا تلعنها و لا تضربها اگر اسم او را فاطمه گذاشتى به او فحش ‍ نده و تندى نکن و او را نزن .

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ضمن شمارش وظایف والدین در مورد فرزندان چنین فرمود: فرزندان را مورد احترام قرار داده و آنان را احمق و نادان نخوانید!
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله آن چنان به کودکان مهر مى ورزید که حتى در حال نماز تحمل شنیدن گریه آنان را نداشت و آن حضرت در این گونه موارد، به خاطر کودکان از طول دادن نماز خوددارى مى کرد. امام صادق علیه السلام فرمود: روزى آن حضرت دو رکعت آخر نماز ظهر را کوتاه خواند، بعد از نماز عده اى از علت آن پرسیدند؛ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اء و ما سمعتم صراخ الصبى ؛ آیا گریه کودک را نشنیدید؟

میرزاى شیرازى رحمة الله و احترام فرزند

میرزاى شیرازى رحمة الله و احترام فرزند آقا بزرگ تهرانى مى گوید: من خود شاهد بودم که میرزاى شیرازى چگونه با فرزند نوجوان خود با کمال ادب رفتار مى کرد. یک بار که در خدمت ایشان بودم پیش خدمت میرزا آمد و براى فرزند آقا اجازه ورود گرفت و میرزا اجازه داد. در این هنگام فرزند خردسال ایشان داخل شد و پس از سلام همان جا ایستاد.

میرزا اجازه نشستن داد و فرزند در نهایت ادب روى دو زانو نشست و چشم خویش ‍ را به زمین دوخت . میرزاى شیرازى به پرسش از حال و درس کودک خویش پرداخت و در طى گفت و گو، فرزندش را جز با کلمه آقا خطاب نمى کرد. پس از مدتى فرزند اجازه رفتن خواست . پدر اجازه داد و به احترام او کمى از جاى خود برخواست .

کودکانى که در دوران طفولیت از توجه و احترام بزرگترها، به ویژه والدین خود، برخوردار گردند، در زندگى آینده خویش افرادى عزتمند، موفق و داراى اعتماد به نفس خواهند بود؛ چرا که تکریم شخصیت کودکان که روحى لطیف و حساس دارند حس ‍ خودباورى و اعتماد به نفس را در وجود آنان تقویت کرده و زمینه رشد اخلاقى و ایجاد صفات نیک را در وجودشان فراهم مى آورد.
چنین فرزندانى در آینده ، شخصیتى مستقل و خود باور خواهند بود. امامان معصوم علیهم السلام در معاشرت با فرزندانشان به این نکته توجه خاصى مبذول مى کردند.

جعید همدان یکى از یاران امام حسین علیه السلام مى گوید: روزى نزد حسین بن على - رفتم ، در حالى که او دخترش سکینه را بر سینه چسبانده بود و نوازش مى کرد. وقتى که وارد شدم امام به همسرش فرمود: اى خواهر قبیله -! دخترت را از من بگیر! سپس با من به گفت و گو نشست.

برکت دعاى پدر

آیت الله العظمى مرعشى نجفى (قدس سره )، بزرگ فرهنگ بان میراث اهل بیت علیهم السلام ، در بیشتر علوم اسلامى صاحب نظر بود و تاءلیفات ارزشمند ایشان که نزدیک به صد و پنجاه اثر در موضوعات مختلف است گواه روشنى بر این حقیقت است . کرامات معنوى ، در یافت بیش از چهار صد اجازه اجتهادى و روایتى از علماى بزرگ اسلامى ، تدریس متجاوز از شصت و هفت سال در حوزه علمیه قم و نجف ، تربیت هزاران شاگرد و تاءسیس صدها مدرسه علمى ، مسجد، حسینیه ، مراکز فرهنگى ، رفاهى و درمانى و ایجاد بزرگترین و مشهورترین کتابخانه در جهان اسلام و از جمله توفیقات این فقیه فرزانه مى باشد. او این همه توفیقات را از برکت محبت به پدر و دعاى والدین مى داند. او در خاطرات خود چنین مى گوید: زمانى که در نجف بودیم ، یکى روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن ، تا براى صرف نهار تشریف بیاورد. حقیر به طبقه بالا رفتم و دیدم پدرم در حال مطالعه ، خوابش برده است . مانده بودم چه کنم : از طرفى مى خواستم امر مادرم را اطاعت کنم و از طرفى دیگر مى ترسیدم با بیدار کردن پدر باعث رنجش خاطر او گردم . خم شدم و لبهایم را کف پاى پدر گذاشتم و چندین بوسه برداشتم ، تا این که در اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم ، وقتى این علاقه و ادب و کمال و احترام را از من دید، فرمود: شهاب الدین تو هستى ؟
عرض کردم : بلى آقا. دو دستش را به سوى آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم خداوند عزتت را بالا ببرد، و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد.
حضرت آیت الله العظمى مرعشى نجفى مى فرمود: من هر چه دارم ، از برکت آن دعاى پدرم است .

ادامه مطلب ...

علامه مجلسى و دعاى پدر

علامه مجلسى و دعاى پدر عالم بزرگوار مرحوم ملا محمد تقى مجلسى ، پدر بزرگوار علامه محمد باقر مجلسى در خاطرات خود مى گوید: در یکى از شب ها پس از این که از نماز شب و تهجد سحرى فارغ شدم ، حال خوشى برایم ایجاد شد؛ از آن حالت فهمیدم که در این هنگام هر حاجت و در خواستى از خداوند نمایم ، اجابت خواهد شد، فکر کردم چه در خواستى از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم ؛ که ناگاه صداى گریه فرزندم محمد باقر در گهواره اش بلند شد، و من بى درنگ به خداوند متعال عرضه داشتم : پروردگارا! به حق محمد و آل محمد علیهم السلام این کودک را مروج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتى بى پایان موفق گردان .
و این چنین بود که دعاى این پدر عارف در سحرگاه آن شب مبارک به اجابت رسید و فرزندش در عرصه علم و دانش و تقوى آن چنان توفیقاتى یافت که امروزه بعد از چهار قرن ، او را به عنوان طلایه دار ترویج دین و سرآمد علماى شیعه مى شناسیم .

علامه مجلسى بر اثر همین دعاى پدر موفق به پدید آوردن آثارى شد که مخالف و موافق را به تحیر وا داشته است و در مدت این چهار قرن هیچ پژوهشگرى در حوزه دین و علوم اسلامى از تاءلیفات این عالم وارسته و سخت کوش بى نیاز نیست .