قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

نمونه هائى از بیانات پیامبر اکرم در عظمت سیدالشهداء

و اما احادیث و جملاتى که نبى مکرم راجع به شخصیت امام حسین و برادر بزرگوارش فرموده است از حد احصاء بیرون است .
مثل آنکه فرمود: الحسن و الحسین سید اشباب اهل الجنة ، حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت هستند.
و فرمود: حسن و حسین ، بعد از من و پدرشان ، برترین اهل زمین هستند، و مادرشان برترین زنان اهل زمین است .
ابوذر غفارى گوید: دیدم پیامبر اکرم در حالى که امام حسین را مى بوسید فرمود: هرکه حسن و حسین و اولاد آن دو را از روى اخلاص دوست بدارد، صورتش حرارت آتش نبیند، اگر چه گناهان او به عدد ریگ بیابان باشد مگر اینکه مرتکب گناهى شود که از ایمان خارج گردد.
امام صادق علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم فرمود: دوستى على در دل مؤ منین نهاده شده ، او را دوست ندارد جز مؤ من و دشمن ندارد جز منافق ، و همانا دوستى حسن و حسین در دل مؤ من و منافق و کافر نهاده شده ، و شما براى ایشان بدگوئى نمى بینى .
و اهل قبله همگى اتفاق دارند که پیامبر فرمود: الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا : حسن و حسین دو امام هستند، قیام کنند یا بنشینند.
و در روایت است که هرگاه پیامبر امام حسین را مى دید او را بوسیده و به سینه مى چسبانید و دندانهاى پیشین وى را مى مکید و مى فرمود: فداى کسى شوم که پسرم ابراهیم را فدایش کردم .  و در کامل الزیارات روایت کرده است که پیامبر در حدیثى فرمود: حسین میوه دل من است ، او روشنى چشم من است ، او ریحانه من است . حضرت امیر علیه السلام نیز مى فرمود: پدر و مادرم فداى حسین باد که پشت کوفه کشته مى شود.

نام سیدالشهداء بر درب بهشت و عرش نقشه بسته است

یامبر اکرم فرمود: چون (در شب معراج ) داخل بهشت شدم دیدم که بر درب آن با خط طلا نوشته است : لا اله الا الله ، محمد حبیب الله ، على ولى الله ، فاطمة امة الله ، الحسن و الحسین صفوة الله ، على مبغضیهم لعنة الله .
یعنى : خدائى جز خداى یکتا نیست ، محمد حبیب خداست ، على ولى خداست ، فاطمه کنیز خداست ، حسن و حسین برگزیده هاى خدایند، بر دشمنان آنان باد لعنت خدا.
روزى پیامبر اکرم به امام حسین علیه السلام فرمود: خوش آمدى اى زینت آسمانها و زمین ، یکى از حاضرین بنام ابى ابن کعب عرض کرد: آیا جز شما کسى زینت آسمانها و زمین است ؟ حضرت فرمود: اى ابى ابن کعب ، سوگند به آنکه مرا به حق به پیامبرى مبعوث نمود، همانا حسین ابن على در آسمانها بزرگتر است از روى زمین ، نام او در طرف راست عرش (اینگونه ) نوشته شده است :
ان الحسین مصباح الهدى و سفینة النجاة

همانا حسین مشعل هدایت و کشتى نجات است .

چرا پیامبر اکرم نسبت به امام حسین اینهمه ابراز علاقه مى کرد؟

از آنجا که حکمت متعالیه حضرت حق بر این تعلق گرفته بود که دین خود را به وسیله قیام و شهادت امام حسین علیه السلام پایدار بدارد، لذا تمامى ابزار و مقدماتى که مى تواند در این راستا مؤ ثر باشد، براى حضرت فراهم آورد، بیهوده نیست که مى بینیم علاوه بر سجایاى اخلاقى و کرامات و معجزات الهى و علوم وافر و کمالات نفسانى ، باز پیامبر اکرم هم در زبان و هم در عمل و برخوردهاى روزمره ، همواره و پیوسته ، نسبت به اهل بیت و امام حسین علیه السلام اظهار محبت مى نمود، تا همه از کوچک و بزرگ ، جاهل و عالم ، بشنوند و ببیند، علاقه وافر پیامبر را در صحنه هاى مختلف و به این وسیله شخصیت نهضت جاوید کربلا، براى همه بى تردید و روشن باقى بماند.
بى جهت نیست که مى بینیم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا به گفتار پیامبر اکرم استشهاد مى کند و صحابه پیامبر مانند ابو سعید خدرى و زید بن ارقم را شاهد مى گیرد و یا جمعى از صحابه مانند زید بن ارقم و دیگران به عبیدالله یا یزید هنگام زدن چوبدستى بر لب و دندان سیدالشهداء اعتراض مى کنند که ما خود دیدیم که پیامبر این لب و دندان را مى بوسید.
این همه تمجید و تعظیم و بزرگداشت که از پیامبر اکرم در سخن و عمل نسبت به امام حسین خصوصا و یا به اهل البیت عموما ابراز مى شود، همه آماده کردن زمینه هایى است ، براى تحقیق موفقیت نهضت عاشورا، چرا که اسلام براى بقاء خود به نهضت حسینى نیاز دارد و نهضت حسینى براى پیروزى و بقاء، احتیاج به شخصیتى بى تردید و والامقام و مسلم دارد، تا شهادت او، بتواند هر شبهه اى را پاسخ و تمامى جریانهاى مخالف اسلام را رسوا کند، و این کار با گفتار و کردار رسول اعظم اسلام انجام پذیرفت .
و در همین راستاست که وقتى سیدالشهداء شیهد شد، حتى عده اى از مخالفین اهل البیت در آن وقت ، مثل فرزند عمر و قاطبه علماء اهل سنت ، از آن زمان به بعد، یزید را تخطئه و یا تفسیق و یا تکفیر کرده اند و از سیدالشهداء تمجید نموده اند.

جایگاه سیدالشهداء در قلب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آل

شخصى بنام عمران ابن حصین گوید: پیامبر اکرم فرمود: اى عمران هر چیزى جایگاهى در دل دارد، هیچ چیزى در دل من هرگز همانند جایگاه این دو نوجوان (امام حسن و امام حسین ) نبوده است ، عرض ‍ کردم : این همه یا رسول الله ؟! حضرت فرمود:
اى عمران آنچه بر تو پوشیده است بیشتر است ، این خداوند است که به من دستور داده است این دو را دوست بدارم .
امام هفتم موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:
پیامبر اکرم دست حسن و حسین را گرفته فرمود: هر که ایندو جوان را و پدر و مادر این دو را دوست بدارد روز قیامت ، در درجه من است . امام باقر علیه السلام فرمود: هرگاه پیامبر اکرم بر حسین وارد مى شد، او را بطرف خود مى کشید، سپس به حضرت امیر علیه السلام مى فرمود: او را بگیر، آنگاه خود را روى او مى انداخت و او را مى بوسید و در همان حال مى گریست !
امام حسین علیه السلام پرسید: پدر جان چرا گریه مى کنید؟ حضرت فرمود: پسرم ، جاى شمشیرها را مى بوسم ، عرض کرد: پدر جان مگر من کشته مى شوم حضرت فرمود: بخدا سوگند آرى ، تو و پدرت و برادرت کشته مى شوید.

گوشت امام حسین از گوشت پیامبر روئید

در چند روایت آمده است که پیامبر زبان در دهان امام حسین علیه السلام که نوزادى بود شیرخوار، مى نهاد و حضرتش از دهان مبارک پیامبر تغذیه مى نمود و طبق برخى روایات حضرت چهل روز از زبان پیامبر اکرم تغذیه مى کرد و گوشت او از پیامبر اکرم روئید.
و در کتاب کافى از امام حسین علیه السلام روایت کرده است که حضرت فرمود: (امام ) حسین نه از حضرت فاطمه و نه از زن دیگر شیر نخورده است ، پیامبر اکرم مى آمد و انگشت ابهام را در دهان او مى نهاد و او مى مکید، و تا دو یا سه روز او را کفایت مى کرد، به همین جهت گوشت حسین از گوشت و خون پیامبر روئید.

نام حسین از جانب خداوند تعیین گردیده است

وقتى امام حسین علیه السلام متولد شد، حضرت را در پارچه سفیدى پوشانده ، به دست پیامبر دادم ، حضرت در گوش راست وى اذان و در گوش چپ او اقامه قرائت نمود، سپس او را در دامن خود نهاد و گریست ، عرض کردم پدر و مادرم فدایت باد چرا گریه مى کنید؟ فرمود: براى پسرم مى گریم ، عرض کردم : او همین الان متولد شده است ، فرمود: گروه ستمگر پس از من او را مى کشند، خداوند آنها را به شفاعت من نرساند، سپس فرمود: اى اسماء این خبر را به فاطمه مگو، چرا که تازه فارغ شده است ، سپس به حضرت على علیه السلام فرمود: نام فرزندم را چه گذاردى ؟ حضرت عرض کرد: من بر شما در اسم گذارى سبقت نمى گیرم . (الى ان قال ) پیامبر اکرم فرمود: من نیز بر پروردگارم در نام او سبقت نمى گیرم ، در این میان جبرئیل نازل شد و گفت : اى محمد خداوند على اعلى ترا سلام مى رساند و مى فرماید: على نسبت به شما مثل هارون است به موسى ، نام پسرت را همنام پسر هارون بگذار، پیامبر فرمود: نامش چه بود؟ گفت : شبیر، پیامبر فرمود: به زبان عربى ؟ جبرئیل گفت : نامش را حسین بگذار.

تاریخچه مختصر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، طبق آنچه مشهور است در سوم ماه شعبان سال چهارم یا سوم هجرى متولد گردیده است ، نام مبارکش حسین و کنیه ایشان ابا عبدالله و ملقب به سیدالشهداء مى باشد، مادر گرامش حضرت فاطمه دختر پیامبر اکرم و پدر بزرگوارش ، حضرت على ابن ابیطالب امیرالمؤ منین ، برادر بزرگوارش امام مجتبى حضرت حسن علیه السلام ، ایشان فرزند دوم حضرت فاطمه علیهاالسلام مى باشد که میان ایشان و امام مجتبى ، کمتر از یکسال فاصله شده است ، حضرت زینب و ام کلثوم دو خواهر گرامى ایشان از نسل حضرت فاطمه علیهاالسلام مى باشند، هنگام رحلت پیامبر اکرم ، امام حسین علیه السلام شش یا هفت ساله بودند، اندکى پس از رحلت پیامبر صدیقه طاهره مادر گرامیش از ظلم دشمنان شهید شد، مدت سى سال بعد از پیامبر با پدر بزرگوارش حضرت على علیه السلام بسر برد، و هنگام شهادت حضرت على علیه السلام سى و هفت ساله بود، مدت ده سال نیز پس از پدر با برادرش امام مجتبى علیه السلام زندگى نمود، پس از شهادت برادر حدود ده سال امامت نمود، و تا معاویة زنده بود همچنان به صلح برادرش پاى بند بود، اما پس از مرگ معاویه ، بر علیه دستگاه ظلم و فساد بنى امیه قیام نمود و سرانجام پس از ششماه و هجرت از مدینه به مکه و از مکه به عراق ، در صحراى کربلا بخاطر احیاى اسلام ناب محمدى و افشاى خط نفاق و اصلاح انحرافاتى که پس از پیامبر به وقوع پیوسته بود، خود و اصحاب و اهل بیت او شرافتمندانه به شهادت رسیدند.
شهادت حضرت در دهم محرم سال 61 هجرى از جانب یزید و به فرمان عبیدالله ابن زیاد والى کوفه ، و فرماندهى عمر ابن سعد واقع شد.
سن مبارکش به هنگام شهادت 57 سال بود.

میلاد سیدالشهداء و بشارت عجیب

امام صادق علیه السلام فرمود: جبرئیل نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: سلام بر شما اى محمد، آیا شما را بشارت دهم به جوانى که امت شما بعد از شما او را خواهند کشت ؟!
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: من نیازى به آن ندارم ، جبرئیل به آسمان صعود کرد، براى بار دوم آمد و همان سخن را تکرار نمود، پیامبر نیز فرمود: من نیازى به او ندارم ، بار سوم نیز این سؤ ال و جواب تکرار شد، جبرئیل گفت : پروردگار شما وصیت (امامت ) را در نسل او قرار خواهد داد، این بار پیامبر قبول فرمود، آنگاه حضرت به نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام آمد و فرمود: جبرئیل نزد من آمد، و به من بشارت جوانى را داد که امت من ، پس از من او را خواهند کشت !
حضرت زهرا علیهاالسلام عرض کرد: من نیازى به او ندارم ، پیامبر اکرم فرمود: خدایم وصیت (امامت ) را در نسل او قرار خواهد داد، حضرت فاطمه علیهاالسلام گفت : حالا قبول است .

حدیثى جالب در ابتداى خلقت اهل البیت علیهم السلام

شخصى بنام فیضة ابن یزید جعفى گوید: نزد امام صادق علیه السلام رفتم ، دیدم سه نفر از اصحاب حضرت ، پیش حضرت ، حضور دارند، سلام کردم و نشستم ، آنگاه عرض کردم : اى پسر پیامبر من براى استفاده به محضر شما آمده ام ، حضرت فرمود: بپرس اما کوتاه عرض کردم :
قبل از اینکه خداوند زمین و آسمان و نور و ظلمت را بیافریند شما کجا بودید؟ حضرت فرمود: الان که وقت اینگونه مسائل نیست ، مگر نمى دانى که محبت ما مخفى و دشمنى با ما رشد پیدا کرده است ، ما دشمنانى داریم از جن (گویا منظور حضرت جاسوسهاى حکومت بوده است ) که سخن ما را نزد دشمنان ما از آدمیان پخش مى کنند، همانا دیوارها هم گوش دارند مثل گوشهاى مردم ؟
عرض کردم : کار از کار گذشته و من سؤ الم را کرده ام ، حضرت فرمود: ما شبحهاى نور بودیم اطراف عرش خداوند، که خداوند را پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم تسبیح مى کردیم ، چون خداوند آدم را آفریده ما را در صلب او جاى داد، و ما را همواره از صلبى پاک به رحمى پاک منتقل مى نمود تا اینکه محمد صلى الله علیه و آله را مبعوث نمود، پس مائیم دستگیره محکم خداوند، هر که به ما چنگ زند نجات یافته و هر که از ما منحرف شود هلاک گردیده است .

بهترین روش سعادت بخش براى زن

حدّثین و مورّخین از امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام حکایت کرده اند:
روزى در جمع عدّه اى از اصحاب و یاران نشسته بودیم ، که حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله سؤ ال فرمود: بهترین چیز براى زن چیست ؟
و هیچ یک از افراد جواب مناسبى براى آن نداشتند.
هنگامى که من به منزل ، نزد فاطمه سلام اللّه علیها آمدم ، موضوع را براى آن مخدّره ، مطرح کردم که امروز پیامبر خدا چنین سؤ الى را بیان نموده است ؟
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها اظهار داشت : آیا هیچ کدام از اصحاب جواب آن را ندانستند؟
گفتم : خیر، کسى جوابى نداد.
پس از آن مخدّره اظهار نمود: بهترین چیزى که براى زن سعادت بخش و مفید مى باشد، آن است که مردى را نبیند و هیچ مرد نامحرمى نیز او را نبیند.
امام علىّ علیه السلام افزود: چون شب فرا رسید، در جلسه اى با حضور اصحاب و رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله مشارکت نموده و من گفتم :
یا رسول اللّه ! از ما سؤ ال کردى : چه چیزى براى زن بهتر است ؟
اکنون جواب آن را آورده ام و آن این که : بهترین چیز براى زن آن است که مردى را نبیند و هیچ مرد نامحرمى هم او را نبیند.
حضرت رسول صلّلى اللّه علیه و آله فرمود: چه کسى این پاسخ را گفته است ؟
گفتم : فاطمه زهراء سلام اللّه علیها.
حضرت فرمود: بلى ، دخترم راست گفته است ، همانا که او پاره تن من مى باشد.