این اطلاعات را می توانید در این کتابها ملاحظه کنید: صحاح اللغه، لسان العرب و مجمع البحرین. تاریخ اسلام، ج 1، ص 86 نوشته جعفریان، فروع ابدیت، ج 1، ص 16، چاپ اول، سیره ابن هشام، ج 1، ص 1 به بعد، چاپ مهر، اسلام و عقاید و آراء بشری، ص 237 به بعد، قبیله قریش، نوشته دکتر خضیر عباس الجمیلی، ص 48 به بعد، تاریخ العرب القدیم، نوشته شیخ احمد مغنیه، ص 6 به بعد، تاریخ العرب فی الجاهلیه نوشته دکتر رشید الجمیلی، ص 24 به بعد و نسب معد و الیمن، نوشته ابوالمنذر کلبی و غیر اینها. |
حضرت اسماعیل در میان قبیله یمنی جرهم که زبانشان عربی بود، رشد کرد و از بچگی زبان عربی را مانند زبان مادری یاد گرفت. پس از آن فرزندان حضرت اسماعیل همه به زبان عربی سخن می گفتند. در طول زمان نسل حضرت اسماعیل رو به فزونی گذاشتند و قبایل زیادی به وجود آمدند. این قبایل را عرب مستعربه می گویند.
اگر از
حضرت اسماعیل آغاز کنیم و به طرف پیامبر اسلام بشماریم به شخصی به نام
عدنان می رسیم. همه قبایل شمال را که عرب مستعربه هستند، قبایل عدنانی هم
می گویند:
حضرت اسماعیل = نابت = یشجب = یعرب = تیرح = ناحور = مقوم =
ادد = عدنان = معد = نزار = مضر = الیاس = مدرکه = خزیمه = کنانه = نضر =
مالک = فهر = غالب = لوی = کعب = مره = کلاب = قصی = عبد مناف = هاشم = عبد
المطلب = عبد الله = حضرت محمد(ص).
همانطوری که ملاحظه می کنید پیامبر
اسلام(ص) با بیست و یک واسطه به عدنان می رسد و بر این اساس پیامبر ما
عدنانی است و همه قبایل عدنانی، عرب مستعربه هستند و با این محاسبات،
پیامبر اسلام(ص) در اصل عرب نبودند و جد بیست و هشتم آن حضرت عرب شده
است.(این اطلاعات، در همان منابع و مآخذ آمده است).
به این نکته باید
توجه داشته باشیم که نسل همه انسان ها به حضرت آدم(ع) می رسد و همه انسان
ها از یک نفر هستند و از نظر ادیان الهی، ارزش انسان ها به کمالات الهی است
و نژاد و قومیت، ارزش الهی نیست.
این نکته را هم یادآوری می کنیم که در
کتاب [تاریخ تحلیلی اسلام] نوشته دکتر سید جعفر شهیدی، عرب قحطانی و عرب
عدنانی، به شکل دیگری معرفی شده اند. در این کتاب عرب قحطانی را عرب ناخالص
و عرب عدنانی را عرب خالص معرفی کرده اند در حالی که بر عکس این است و عرب
قحطانی عرب خالص هستند و عرب عدنانی عرب غیر خالص هستند. پیامبر اسلام(ص)
به عرب عدنانی مربوط است و در نتیجه عرب ناخالص می شود.