قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

درس عبرتى که ما شیعیان باید از شیعیان اهل کوفه بگیریم

درس عبرتى که ما شیعیان باید از شیعیان اهل کوفه بگیریم http://ghafase.blogsky.comآیا تا به حال راجع به مردم کوفه و احوالات آنها فکر کرده اید، آیا مى دانید که کوفه امید اهل البیت بوده است؟ آیا مى دانید که امیرالمؤمنین در جنگهاى خود از مردم کوفه کمک گرفته، و همین مردم کوفه بوده اند که به حضرت کمک داده اند و در این میان متحمل مشکلات و رنجها و مجروحین و کشته هاى فراوان شده اند، اینگونه نبوده که مردم کوفه از اول بى وفائى و سستى را سرلوحه کار خود قرار دهند، این مردم کوفه اکثریت قاطع آن ها، شیعه و طرفدار اهل البیت بودند، لذا مى بینید که وقت ورود اهل البیت به کوفه، شهر یکپارچه عزا و شیون بود، اینها دلهایشان همچنان طرفدار امام حسین بود!
اما چه فایده، که دستها و شمشیرهایشان بر علیه سیدالشهداء بود، اباعبدالله الحسین علیه السلام مردم را اینگونه معرفى مى کند: مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه بر سر زبان ایشان است، آنها اطراف دین و طرفدار دین هستند، تا وقتى که زندگى آنها به خوبى اداره شود، اما وقتى دچار سختى شدند (دین با دنیا تضاد پیدا کرد) دیندارها کم مى شوند.
مردم کوفه بى دین نبودند، حتى دشمن امام حسین نیز نبودند، اما یارى به هر جهت و لاابالى بودند، براى گذراى زندگى حاضر بودند، امام حسین را بکشند و به عبیدالله کمک کنند.
آرى عیب مردم کوفه در این بود، که اول کار بسیار پرشور و با احساسات و با شعارهاى گوناگون به میدان آمدند،اما وقتى پاى عمل رسید و مشکلات انقلاب و استقامت در مقابل دشمنان را دیدند، نتوانستند استقامت کنند، مردم کوفه اول به حضرت امیر کمک دادند، اما پس از آنکه زحمات و مشکلات و مجروحین و کشته هاى بسیار در این راه دادند، عقب نشینى کردند.
و بخاطر همین عقب نشینى بود که امیرالمؤ منین علیه السلام بارها از آن ها شکایت نمود، و بر آن ها نفرین کرد،
در یکى از همین سخنرانیها فرمود: اى عجب ، بخدا سوگند، اتحاد اینها (معاویه و همراهان او) بر کار نادرست خود و تفرقه شما بر کار حق خودتان ، دل را مى میراند و غم و غصه به بار خواهد آورد، دلهاى شما زشت و دلهایتان غمین باد وقتى که مورد هدف قرار مى گیرید و به شما حمله مى کنند ولى شما اقدام نمى کنید، خدا عصیان مى شود و شما راضى هستید، وقتى شما را در گرما فرمان کوچ مى دهم ، میگوئید هوا گرم است ، مهلت بده تا گرما کم شود و در سرما مى گوئید، مهلت بده ، سرما برطرف شود، شما که از سرما و گرما گریزانید، بخدا که از شمشیر بیشتر فرار مى کنید.

اى نامردهائى که آثار مردانگى در شما نیست، اى کسانى که در عقل مانند اطفال و زنهاى در حجله هستید، دوست داشتم که شما را نمى دیدم و شما را نمى شناختم ، همان شناختى که بخدا سوگند پشیمانى و اندوه به دنبال داشت، خدا شما را بکشد که دل مرا چرکین کردید و سینه ام را از خشم آکندید و در هر نفس پى در پى به من غم و غصه خوراندید.
و در خطبه دیگرى مى فرمود: اى مردمى که بدنهایشان با هم ولى خواسته هایشان مختلف است ، سخنان (شعارهاى) شما سنگهاى سخت را نرم مى کند ولى کار شما دشمنان را به طمع مى اندازد، تا آنجا که مى فرماید: شما را چه شده، دارویتان چیست ؟ مداواى شما چیست ؟ آنها هم مردانى هستند مثل شما؟
و سرانجام حضرتش مردم کوفه را نفرین نمود، و فرمود: بخدا قسم پسرى از قبیله بنى ثقیف بر شما مسلط خواهد شد که از حق روى گردان است ، سبزه شما را مى خورد و پیه شما را آب مى کند، بیاور اى اباوذحه آنچه دارى ، (نهج البلاغه )
و در جاهاى دیگر: بعد از اینکه بسر ابن ارطاة از جانب معاویه ، یمن را اشغال نمود حضرت در خطبه فرمود: بخدا نمى بینم مگر اینکه این گروه بزودى بر شما پیروز مى شوند، این نه بخاطر حقانیت آنهاست بلکه بخاطر فرمانبردارى و استقامت آنها و در مقابل معصیت شماست، بخاطر کمک دادن آنها و رها کردن شماست، بخاطر آباد کردن آنها شهرهاى خودشان را و فاسد نمودن شما شهرهاى خودتان است .
بخدا سوگند اى اهل کوفه دوست داشتم شما را مثل ده دینار با یک دینار عوض کنم - ده تا از شماها بدهم و یکى از آنها بگیرم !! سپس دستهاى خویش را به آسمان بلند نموده عرضه داشت :
خدایا من از اینها ملول و اینها هم از من ملول شدند، من از دست اینها ناراحت و اینها هم از من، بجاى اینها بهتر از این را به من بده و به اینها بدتر از من نصیبت کن.
خدایا تعجیل کن (در عقوبت ایشان ) به وسیله جوان ثقفى آن مرد متکبر که سبزى اینها را بخورد.
و میان اینها به حکم جاهلیت حکم کند و از نیکانشان نپذیرد و از گنه کارانشان نگذرد.
و این چنین بود که مردم عراق پس از امام حسین دیگر روز خوش ندیدند،
پس از حضرت على ، معاویه بر سر کار آمد و کرد آنچه کرد، که قبلا اندکى از آن را در جنایات معاویه بر شیعیان ذکر کردیم ، و همینطور مصیبت آنها ادامه داشت و در کمال ذلت به سر بردند تا در زمان حجاج ابن یوسف ثقفى که جنایتکار تاریخ اسلام به شمار مى آید، شعبى گوید: اگر هر امتى خبیث و فاسق خود را بیاورد و ما حجاج را بیاوریم ، ما بر همه غلبه خواهیم کرد.
این جنایتکار که حرمتى براى اسلام و مسلمین باقى نگذارد بیست سال بر عراق حکومت کرد و تا توانست از شیعیان کشت و شکنجه نمود و به زندان افکند، که فجایع اعمال او در تاریخ مذکور است ، و بسیارى او را کافر مى دانند، همو که گفته اند یکصد و بیست هزار نفر را با شکنجه کشت و وقتى مرد هشتاد هزار نفر در زندان محبوس بودند که سى هزار نفر از آنها زنان بودند.
هان اى ملت بزرگوار و شهیدپرور ایران، انقلاب اسلامى خود را که نتیجه آن همه فداکارى و شهادتها و شکنجه هاست از دل و جان پاسدارید.
مبادا که دل به دنیا دهیم و از انقلاب خود بخاطر حرص و طمع و یا مشکلات، غافل گردیم و یا به آن پشت کنیم، امروز حکومت اسلامى نعمت عظماى الهى است ، همان است که قرنهاى متمادى آرزوى انبیاء و اولیاء بوده است، اما نصیب من و شما شده است، شما این نعمت ارزشمند را ارزان بدست نیاوردید که ناچیز بپندارید.
ناشکرى و ناسپاسى و بى توجهى به دین و نقشه هاى دشمنان دین، و رها کردن دین در مقابل دشمنان، سرنوشتى سخت و عذابى دردناک در پى دارد که مردم کوفه امروز عبرت ما مى باشند،
سربلند باد ملت قهرمان ایران ، برافراشته باد پرچم جمهورى اسلامى ایران و نهضت همیشه جاوید کربلاى حسینى، پرطنین باد خروش مسلمین جهان و شعار کوبنده : ما اهل کوفه نیستیم ، على تنها بماند.

کلمات کلیدی:

درس عبرت ما از کوفه ، خیانات مردم کوفه ، زادگاه اهل البیت ، بى وفائى اهل کوفه ، بى وفائى مردم عراق ، طرفداران اهل البیت ، امام حسین ، سیدالشهداء ، اباعبدالله الحسین علیه السلام ، دشمن امام حسین ، امیرالمؤ منین علیه السلام ، قاتلین امام حسین ، نامردهائى کوفه ، خطبه امام علی (ع) ، نهج البلاغه ، مردم عراق ، حکومت اسلامى ، کربلاى حسینى ، ما اهل کوفه نیستیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد