قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

چگونه ملائکه خشمگین می شوند؟

چگونه ملائکه خشمگین می شوند؟کسانی هستند که فرشتگان جانشان را می ستانند در حالی که بر خویشتن ستم ، کرده بودند از آنها می پرسند : در چه کاری بودید ؟ گویند : ما در روی زمین مردمی بودیم زبون گشته فرشتگان گویند : آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید ؟ مکان اینان جهنم است و سرانجامشان بد.
تعلیم و تعلّم، از منظر قرآن کریم فضیلت ارزشمندی است و در آیاتی به امتیازات علم و عالم اشاره شده است. به ذکر چند آیه از آیات مزبور می پردازیم.
مثلاً در سوره بقره، ابتدا می‌فرماید: وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمَْاءَ کلَُّهَا، سپس از ملائکه در خصوص عدم برخورداری آنان از علم، اقرار می‌گیرد، چنان‌که گفتند: سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا و پس از آن به آدم امر می‌فرماید که آنچه فراگرفته است را به ملائکه بیاموزد: قَالَ یادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسمَْائهِِمْ، بعد به ملائکه می‌فرماید: به آدم سجده کنید: وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئکَةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ [1]
برخورداری از علم و متابعت از عالم، مانع سقوط است. شیطان با آن مقامی که در درگاه الهی داشت، در اثر استکبار در برابر عالم و عدم فراگیری علم از عالم، سقوط کرد و آدم که در آن موقع، مقامی مانند شیطان نداشت و تنها به این جهت که مخلوق خداوند بود، به او اهمیت می دادند، به خاطر فراگیری علم و نیز تعلیم علم به ملائکه، به مقامی رسید که به امر خدای تعالی مسجود ملائکه شد . قرآن شریف در آیه دیگری، علّت خلقت عالم وجود را، تعلیم و تعلّم بر می‌شمرد و می‌فرماید:
اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَی‏ءٍ عِلْما [2]
خلقت آسمان‌های هفت‌گانه و زمین هفت‌گانه برای چیست؟ لتعلموا، یعنی اگر از ما بپرسند هدف از خلقت عالم وجود چیست؟ بر اساس این آیه پاسخ می‌دهیم: علم، عالم، متعلّم و تعلیم و تعلّم. قرآن شریف، در آیات نورانی دیگری، حکومت را منحصر  به کسی می‌داند که از علم و عصمت برخوردار باشد؛ در قضیه جالوت و طالوت، نقل می‌کند که پیامبر آن زمان، حکومت و سرلشکری یک لشکر را به یک جوان سپرد، امّا گروهی اعتراض کردند که چرا با وجود افراد سال‌خورده و مشهور، این جوان را مسئول کردید؟! آنگاه قرآن کریم از زبان آن پیامبر می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ [3]
در بیان علّت آن انتخاب، می‌فرماید: او دو صفت دارد؛ اوّلاً عالم است و ثانیاً قدرتمند است در اینکه بتواند بر نفس خود مسلّط باشد و نیز دارای شجاعت لازم برای پیروزی باشد.

تعلیم و تعلّم، واجب عقلی و شرعی
تعلیم و تعلّم و تحصیل علم واجب است و از مهم‌ترینِ واجبات نیز محسوب می‌شود. نماز، روزه و حج، واجب است، امّا فراگیری مسائل مربوط به این واجبات که با تعلیم و تعلّم حاصل می‌شود، واجب‌تر و مهم‌تر است.
اگر کسی بخواهد سقوط نکند، یا باید عالم باشد یا از یک عالم پیروی نماید. اگر کسی قصد سفر از شهر خود به شهر دیگری را داشته باشد، عقل او حکم می‌کند که یا خود راه را بلد باشد یا مسیر را از یک راهنما که به آن راه و پیچ و خم آن عالم است، بپرسد و بر اساس راهنمایی و دستور او حرکت کند تا به مقصد برسد، وگرنه ممکن است پس از طی مسیری طولانی، به همان اندازه از مقصد دور شود و توجه به گمراهی و انحراف خود نداشته باشد.

 هدایت و رستگاری انسان و رسیدن او به کمال نیز، محتاج پیمودن صراط مستقیم است و پیمودن صراط مستقیم، بدون بهره گیری از عالم متّقی و مراجعه به کسی که راه هدایت را شناخته و پیموده است، امکان ندارد.


ضرورت فراگیری احکام شرعی
فراگیری احکام شرعی از نظر عقل و شرع، واجب است. افرادی که می‌توانند و امکان آن را دارند، باید مجتهد شوند و علاوه بر خود، دیگران را نیز از احکام و مسائل دینی آگاه سازند. ولی از آن‌جا که مجتهد شدن و نوشتن رساله توضیح المسائل، نیازمند یک عمر تلاش علمی و عملی است و هرکسی از عهده آن بر نمی‌آید، عقل سلیم حکم می‌کند که اگر کسی نتوانست عالم دینی و مجتهد شود، احکام شرعی خود را از یک مجتهد الشّرایط فرا بگیرد و بر اساس فتوای او عمل کند تا رستگار گردد.
همان‌طور که همه نمی‌توانند پزشک متخصّص شوند و از این جهت ناچارند به متخصّص مراجعه کنند، در امر دین نیز چون برای همه مقدور نیست که عالم شوند، باید برای فراگیری مسائل و احکام شرعی، به علمای دین رجوع نمایند.
بنابراین افراد معمولی و عوام مردم که نسبت به علوم دینی آگاهی لازم را ندارند، باید اعمال خود را طبق رساله توضیح المسائل انجام دهند و بدانند که سرخودی عمل کردن و از خود درآوری، موجب سقوط و انحراف می‌شود.

متأسفانه امروزه بسیاری از مردم مسائل شرعی خود را بلد نیستند و نسبت به واجبات و محرمات، آگاهی لازم را ندارند. حتی برخی از کسانی که با مسجد و روحانیت ارتباط دارند نیز اعمال خود را صحیح انجام نمی‌دهند. آنان که ارتباط خود را با مراجع تقلید و رساله توضیح المسائل قطع کرده‌اند، به بی‌راهه می‌روند و آنان که با علما و مراجع ارتباط دارند و اعمال خود را از روی خودسری، غلط انجام می‌دهند نیز در مسیر هدایت واقع نمی‌شوند. این افراد نظیر کسی هستند که دستور پزشک را درست نفهمیده بود و بدون سؤال مجدد و با خودرأیی، به جای اینکه طبق نسخه پزشک، دارو تهیه کند و بجوشاند و بخورد، برگه نسخه را در ظرف آب جوشانده و همان کاغذ را خورده بود و انتظار بهبودی هم داشت. 


ضرورت تسلّط بر اصول و مبانی اعتقادی
مطالعه و تحقیق در اعتقادات و فراگیری اصول اعتقادی نیز ضروری است. همه، مخصوصاً جوانان باید در اعتقادات مجتهد باشند؛ یعنی به اندازه کافی در این زمینه تحقیق و مطالعه کنند و بیا بتوانند با بارائه برهان و بیان استدلال محکم و قوی، از مبانی اعتقادی تشیع دفاع نمایند.

در جنگ نرم نیز با دو ابزار و سلاح مهم به پیکار با جوانان عزیز ایرانی می‌پردازند:
 اوّل: با شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی به گسترش فساد اخلاقی می‌پردازند و بی‌بند و باری را در بین جوانان ترویج می‌کنند. با کمال تأسف باید گفت: در این زمینه موفق بوده‌اند و همه هم بی تفاوتند.
دوم: شبهات رنگین و زرق و برق داری در ذهن جوانان ایجاد می‌کنند. رسانه‌های فراوانی به صورت شبانه‌روزی علیه اسلام، تشیع و روحانیت فعالیت می‌کنند.
با این اوصاف، چه کسی می‌تواند در این جنگ نرم پیروز شود؟ کسی که یا عالم و یا متعلّم باشد و در هر دو صورت، به دین اسلام آشنایی کامل داشته باشد. چهل مسئله تشیع را با اجتهاد بداند و معنای اجتهاد این‌است که با دلیل بداند و اگر هم شبهه‌ای در ذهن او پدید آمد، بتواند شبهه را رفع کند.
شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانی قدس سره
اجتهاد در اعتقادات، از نماز و روزه واجب‌تر است. از رفتن به مکّه و انجام حج، که همه مشتاق آن هستند، واجب‌تر است. از طواف خانه خدا در محضر رسول گرامی«صلی‌الله‌علی‌و‌آله‌وسلّم»، والاتر است. ولی متأسّفانه همه در این زمینه کوتاهی می‌کنند و با کوتاهی خود، راه سقوط را طی می‌کنند.
جوانان عزیز! آگاه باشید که پس از این همه تأکید قرآن و عترت بر ضرورت تعلیم و تعلّم و بعد از اتمام حجّتی که مکرراً در این زمینه شده است، در قیامت عذر کسی پذیرفته نیست. نه عذر خود جوانان که در اثر کوتاهی، منحرف و بی‌دین شده‌اند پذیرفته می‌شود و نه عذر پدر و مادر آنان که در زمینه دین‌داری آنان کوتاهی کرده‌اند را خداوند می‌پذیرد و اگر کسی منحرف شد، جایگاهی به جز جهنّم نخواهد داشت.
ملائکه غضب، هنگام مرگ این افراد می‌آیند و با تازیانه آتشین، جان آنان را می‌گیرند و می‌پرسند: دین شما در دنیا چه وضعیتی داشت؟ آنان می‌گویند ما در این زمینه ناتوان بودیم. خطاب می‌شود: چرا جاهل بودید؟ چرا وقتی می‌توانستید یاد بگیرید به دنبال آن نرفتید؟چرا در اعتقادات، مجتهد نشدید؟ چرا در شبانه روز یک ساعت عمر خود را صرف فراگیری اعتقادات نکردید تا ناتوان نباشید؟ چرا در اثر ناتوانی علمی، شبهه دشمن را پذیرفتید و منحرف شدید؟
قرآن کریم می‌فرماید: جان این افراد را می‌گیرند و آنان را به جهنّم برزخی می‌برند که بد جایگاهی است.
إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمی‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً [4] ؛ کسانی هستند که فرشتگان جانشان را می ستانند در حالی که بر خویشتن ستم ، کرده بودند از آنها می پرسند : در چه کاری بودید ؟ گویند : ما در روی زمین مردمی بودیم زبون گشته فرشتگان گویند : آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید ؟ مکان اینان جهنم است و سرانجامشان بد.


لزوم پایبندی علمی و عملی به اخلاق
اساساً اسلام دین اخلاق است؛ چنان‌که قرآن کریم، کتاب تربیتی و آموزشی و پیامبر اکرمصلی‌الله‌علی‌و‌آله‌وسلّم نیز معلّم آموزشی و پرورشی است.
هُوَ الّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ [5] ؛ اوست خدایی که به میان مردمی بی کتاب پیامبری از خودشان مبعوث داشت تا، آیاتش را بر آنها بخواند و کتاب و حکمتشان بیاموزد ... .
فراگیری نکات و مسایل اخلاقی، تحت نظر یک عالم متدین، برای همه و مخصوصاً جوان‌ها واجب است. همه باید در برنامه روزانه خود زمانی را به مطالعه کتب اخلاقی یا شنیدن درس اخلاق علمای ربّانی اختصاص دهند، وگرنه دچار انحراف و گمراهی می‌شوند و سرانجام آنان سقوط است.
رواج عرفان‌های کاذب و مهدویت‌های دروغین در زمان حاضر، ناشی از عدم استفاده و بهره‌مندی جوانان از دروس اخلاق علمای ربّانی است. کسانی که با این فرقه‌های نوظهور ارتباط پیدا می‌کنند، محکوم به سقوط و تباهی هستند و بی دین می‌شوند. اگر این افراد با اخلاق سر و کار داشتند و به جای اتلاف وقت خود با دیدن فیلم و سریال در تلویزیون و ماهواره، اوقاتی را به خواندن یا شنیدن توصیه‌های اخلاقی علمای ربّانی اختصاص می‌دادند، به این بدبختی دچار نمی‌شدند.
پدر و مادرها باید مراقب جوانان و نوجوانان خود باشند. آنان وظیفه دارند فرزندان خود را به فراگیری اخلاق اسلامی تشویق کنند و به سوی علمای ربّانی سوق دهند و اجازه ندهند با عرفان‌های کاذب مرتبط شوند.

پی‌نوشت‌ها
1. بقره / 31- 34
2. طلاق / 12
3. بقره / 247
4. نساء / 97
5. جمعه / 2

فرآوری: محمدی
منع: بخش قرآن تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد