حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید:
آن هنگام که صحراى محشر بر پا شود و خداوند تمامى بندگانش را زنده احضار
نماید،
صدائى به گوش همگان خواهد رسید که : اى جماعت ! چشم هاى خود را ببندید و
سرهاى
خود را به زیر افکنید، چون که فاطمه دختر محمّد صلّلى اللّه علیه و آله مى
خواهد از
پل صراط عبور نماید.
پس همگان چشم هاى خود را مى بندند و حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها در
حالى که
هفتاد هزار فرشته او را مشایعت و همراهى مى کنند، وارد مى شود و در یکى از
موقف هاى مهمّ
محشر توقّف مى فرماید.
پس از آن پیراهن به خون آغشته حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام را در
دست
گرفته و به محضر ربوبى پروردگار عرضه مى دارد: پروردگارا! این پیراهن
فرزندم ، حسین مى باشد، تو خود آگاهى که با فرزندم چگونه رفتار کردند.
در این هنگام ، صدائى از طرف خداوند متعال مى رسد: اى فاطمه ! هر خواسته و
تقاضائى
دارى بگو، که برآورده خواهد شد.
و حضرت زهراء سلام اللّه علیها اظهار دارد: خدایا! انتقام مرا از قاتلین
فرزندم ، حسین
بگیر.
پس شعله اى مهیب از آتش بر پا شود و زبانه کشان یکایک قاتلین امام حسین
علیه السلام
را فرو بلعد، همان طورى که پرنده اى که دانه از زمین برچیند.
و سپس به عمق دوزخ برگردد و تمامى آن افرادِ ظالم ، به عذاب هاى دردناک
مجازات و
عقاب خواهند شد.
بعد از آن ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها به سوى بهشت حرکت مى نماید و در
حالى که
ذرارى و دوستان و علاقه مندانش همراه او مى باشند، وارد بهشت خواهند شد؛ و
از انواع
برکات و نعمت هاى آن بهره مند مى گردند.