قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

حسن خلق امام سجاد علیه السلام

امام سجاد علیه السلام با جمعى از دوستان گرد هم نشسته بودند. مردى از بستگان آنحضرت آمد در کنار جمعیت ایستاد و با صداى بلند، زبان به ستم و بدگوئى امام گشود و سپس از مجلس خارج شد. زین العابدین علیه السلام حضورا به او حرفى نزد و پس از آنکه رفت ، بحضار محضر فرمود: شما سخنان این مرد را شنیدید، میل دارم با من بیائید و پاسخ مرا نیز بشنوید. همه موافقت کردند. اما گفتند دوست داشتیم که فى المجلس به او جواب مى دادید و ما هم با شما همصدا مى شدیم . آنگاه از جا برخاستند و راه منزل آن مرد جسور را در پیش گرفتند. بین راه متوجه شدند که حضرت سجاد(ع ) آیه (والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس والله یحب المحسنین ) را مى خواند، از فرونشاندن آتش خشم سخن مى گوید و از عفو و اغماض ‍ نام مى برد. دانستند که آنحضرت در فکر مجازات وى نیست و کلام تندى نخواهد گفت . چون به در خانه اش رسیدند، امام بصداى بلند او را خواند و به همراهان خویش فرمود: بگوئید اینکه تو را مى خواهد على بن الحسین است . مرد از خانه بیرون آمد و خود را براى مواجه با شرّ و بدى آماده کرده بود. زیرا با سابقه امر و مشاهده اوضاع و احوال ، تردید نداشت که امام سجاد براى کیفر او آمده است . ولى برخلاف انتظارش به وى فرمود: برادر تو رودرروى من ایستادى و بدون مقدمه سخنان ناروائى را آغاز نمودى و پى درپى گفتى و گفتى . اگر آنچه بمن نسبت دادى در من هست از پیشگاه الهى براى خویش طلب آمرزش مى کنم و اگر نیست از خدا مى خواهم که تو را بیامرزد.