قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

سگ گرسنه

در سال قحط که مردم سخت در فشار و مضیقه بودند یکى از دانشجویان دینى (طلبه ) ماده سگى را دید افتاده و بچه هایش بپستان او آویخته اند هر قدر ماده سگ مى خواست برخیزد از ضعف نمى توانست ، نیرو و حرکت خود را از دست داده بود، دانشجو دلش بر وضع آن حیوان بسیار سوخت و غریزه ترحم و حس معاونت در او تحریک شد، چون چیزى نداشت که باو بدهد ناچار کتاب خود را فروخت و نان تهیه کرده پیش او انداخت .
سگ رو بطرف آسمان نموده دو قطره اشک تشکر از دیده فرو ریخت . گویا دعا کرد براى او شب در خواب باو گفتند. دیگر زحمت تحصیل و رنج مطالعه را بخود راه مده (انا اعطیناک من لدنا علما) ما بتو از جانب خود دانش افاضه کردیم