قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

جاسوس در لباس دین

در ایامى که مسلم بن عقیل به نمایندگى حضرت حسین بن على علیهما السلام در کوفه بود و بنام آنحضرت از مردم بیعت میگرفت عبیدالله بن زیاد، بسمت استاندار، از طرف یزید وارد آن شهر شد و فعالیت خود را براى درهم کوبیدن نهضت شیعیان آغاز نمود. مسلم بن عقیل روى مصلحت اندیشى خانه مختار را که مرکز علنى فعالیتش بود ترک گفت و پنهانى در منزل هانى بن عروه مستقر گردید و بخواص شعیان خاطر نشان ساخت که این محل را مکتوم نگاهدارند و آمد و رفتشان در آنجا دور از چشم مردم باشد.
عبیدالله براى آنکه از محل اختفاى مسلم آگاه گردد مرد محیل و مکارم بنام ((معقل )) را احضار نمود، سه هزار درهم به وى پول داد و او را موظف نمود جستجو کند، بعضى از اصحاب مسلم بن عقیل را بشناسد، با آنان تماس بگیرد خود را از شیعیان اهل بیت قلمداد نماید، و این مبلغ را بعنوان خرید اسلحه در اختیارشان بگذارد. پس از آنکه اطمینانشان را جلب نمود خواستار ملاقات مسلم گردد و برنامه کار آنانرا گزارش نماید.
معقل دستور عبیدالله را بموقع اجراء گردد و مسلم بن عوسجه را که یکى از دوستداران اهل بیت علیهم السلام بود شناسائى کرد. اولین بار او را در مسجد در حال نماز ملاقات نمود کنارش نشست پس از آنکه نماز را تمام کرد پیش آمد و گفت من از اهل شام و محب خاندان پیغمبرم و سه هزار درهم با خود دارم . شنیده ام مردى از طرف حضرت حسین علیه السلام به این شهر آمده و براى آنحضرت از مردم بیعت میگیرد، محل او را نمیدانم و کسى را هم نمیشناسم که مرا به وى راهنمائى کند. هم اکنون که در مسجد بودم بعضى به شما اشاره کردند و گفتند این شخص از وضع شیعیان اهل بیت آگاه است نزد شما آمده ام این مبلغ را براى خرید اسلحه بگیرى و مرا نزد فرستاده حضرت حسین علیه السلام ببرى . سپس گفت من از برادران صمیمى شما هستم و براى آنکه مطمئن شوى و بدانى که راست میگویم میتوانى قبل از ملاقات آنحضرت از من بیعت بگیرى .

معقل ، آنچنان گرم و نافذ سخن گفت که مسلم بن عوسجه اظهاراتش را باور کرد، از دیدنش ابراز مسرت نمود، و خداى را شکر گفت . آنگاه از وى بیعت گرفت و او را متعهد و ملتزم نمود که این راز پنهان نگاهدارد و توصیه کرد چند روزى در منزلم رفت و آمد کن تا در فرصت مناسب براى تو استجازه کنم . بوعده خود وفا کرد، اجازه ملاقات گرفت ، و معقل در موعد مقرر حضور یافت . مسلم از وى براى حضرت حسین علیه السلام بیعت گرفت و به ابوثمامه صائدى که متصدى امور مالى مسلم بود دستور داد سه هزار درهم را دریافت نماید.
این عنصر خائن و این جاسوس کثیف هر روز پیش از همه بحضور مسلم میرفت و بعد از همه مجلس را ترک میگفت و با رفت و آمدهاى متوالى و حضور ممتد در مجلس آنحضرت ، دوستان حسین علیه السلام را در کوفه شناخت ، به اسرارشان پى برد، از برنامه کارشان آگاه گردید، و هر روز اطلاعاتى را که کسب میکرد به عبیدالله گزارش میداد.