قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

نگاهی به زندگانی حضرت یونس (ع)

دعوت یونس(ع) به توحید
در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست که بت را عبادت کند و جبین- پیشانی-  شما گرامی تر از آن است که بر این جمادات بی روح سجده کند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید که در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی نیاز است و تنها ذات کبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.
او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث کرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد کنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درک حقایق عاجزید.
قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند که تاکنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد که ببینند یک نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟! این خدایی که ما را به سوی آن دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می کرده اند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده که ما باید دین اجدادمان را کنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟
یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری کنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت کنند؟!

ادامه مطلب ...

مردی که برای خدا خانه ساخت

رخدادنگاران آورده که ابراهیم پیامبر، هراز گاهی چند به دیدار هاجر و اسماعیل به مکه مکرمه می آمد تا آنکه ماموریت الهی  دیگری به ابراهیم سپرده شد و اینک ماموریت دیگری از سوی خدای بزرگ: ابراهیم خانه‌ای بنا نه، که موحدان عالم گرداگرد آن جمع گردند و ندای توحید سر دهند.
مناره‌های توحید در سر زمین امن (مکه مکرمه) با دستان مبارک ابراهیم و اسماعیل بنا شد و آنجا محل نزول فرشتگان، قبله موحدان و محفل خدا پرستان گردید.
خدای بزرگ فرمود: و با ابراهیم و اسماعیل پیمان بستیم که خانه ما را بر طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان سجده‌گر پاک و پاکیزه گرداند (بقره 124).
و یاد آر؛ هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه طیبه کعبه را بنا می نهادند و بالا می بردند و گفتند: بارپروردگارا این تحفه را از ما بپذیر و هر آینه تو شنوای دانایی (بقره 127) .
و فرمود: و هنگامی که کعبه معظمه را بازگشتگاه مردم و پاداشخانه آنان قرار داده و از هر ناگواری ایمن گردانیدیم و جایگاه ابراهیم را نمازخانه مردمان نمودیم (بقره 125) .
و فرمود: ای ابراهیم درمیان مردمان درآ، و بانگ برآور؛ که ای جهانیان به سوی خدا آیید و حج گذارید، عالمیان نیز پیاده و سوار بر هر مرکب لاغری از راه دور و نزدیک به سوی تو می آیند تا گواه بر منافع خویش باشند و تا یاد خدا را در روزهایی چند زنده نگه دارند (حج 27) .
و اینک همه آزمونها به فرجام رسید و ابراهیم پیروز میدان جنگ با نادانی و شرک و بت پرستی گردید و در مصاف با ابلیس، چهره‌های کریه شیطانی را به خاک مذلت کشاند. و اینک ای ابراهیم: تو را پیشوای مردم قرار دادیم .

ادامه مطلب ...

ذبح عظیم

گفته آمد که: برخی از مفسران مانند ملامحسن فیض در تفسیر صافی و علامه حویزی در نور الثقلین و علامه بحرانی در البرهان و علامه مجلسی در بحار الانوار براساس روایتی از حضرت ثامن الحجج (علیهم السلام) گفته‌اند که منظور از ذبح عظیم حضرت سید الشهدا (علیه السلام) است.
روایت رضویه را که گویا از نظر سندی نیز مورد نظر برخی از محدثین است مرحوم شیخ صدوق در خصال چنین آورده است: و آنگاه که قوچی بزرگ در زیر دستان ابراهیم قرار گرفت و به آن گرامی گفته شد که تو در ماموریتت پیروز و سربلند گشته‌ای، ابراهیم به جهت خشنودی خدای بزرگ درخواست نمود که اجازه ذبح اسماعیل فراهم ‌آید و اسماعیل را ذبح نماید، تا با تحمل غم و اندوه مصیبت فرزند، درجاتش تعالی یابد، پروردگار جلیل از او پرسید ای ابراهیم محبوبترین مخلوقاتم نزد تو کیست؟ ابراهیم گفت: محبوبتر از حبیبت محمد نیافریدی.
فرمود: او نزد تو محبوبتر است یا خودت؟ ابراهیم گفت: البته او. فرمود: فرزند او محبوبتر است یا فرزند تو؟ ابراهیم گفت: البته فرزند او فرمود: آیا شهادت فرزند حبیبم محمد را که دشمنانش از روی ستم ذبح می‌کنند نزد تو اندوهگین‌تر است یا ذبح فرزندت اسماعیل به دست تو؟ ابراهیم گفت: ذبح او بدست دشمنانش مرا اندوهگین ساخت .
فرمود: ای ابراهیم مردی شقی از امت محمد (صلی الله علیه و آله) بعد از او فرزندش حسین را ستمگرانه همچون گوسفند ذبح می‌کند و گرفتار غضب من می‌شود، و بدین سبب دل ابراهیم اندوهگین شد و چشمانش گریان.
وحی آمد که ‌ای ابراهیم ناله‌ات را پذیرفتیم، آن‌چنان‌که اشکت روان باشد و آهت سرد وسوزان و ناله‌ات بلند بر قربانی شدن دلستانت اسماعیل و بر درجاتت افزودیم و مقامت را تعالی بخشیدیم بر این مصیبت بزرگ و جانکاه.

ادامه مطلب ...

حالت چشم دانشجویان دختر و پسر ، طنز

هنگام درس دادن استاد سر کلاس :
(-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)  (-.-)


وقتی استاد خبر امتحان رو میده :
(o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)  (o.O)


موقع امتحان:
(←.←)  (→.→)  (←.←)  (→.→)  (←.←)  (→.→)


وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:
(↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)  (↓.↓)

 
وقتی که نمره ها رو میزنن :
(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)‬

تعجب انگیزترین تست روانشناسی

۱)بیش از همه دوست دارید به کجا سفر کنید:
الف) پکن: رجوع شود به سوال ۲
ب) توکیو : رجوع به سوال ۳
پ) پاریس : رجوع به سوال ۴

۲) آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم انگیزی به گریه افتاده اید؟!
الف) بله : رجوع به سوال ۴
ب) خیر : رجوع به سوال ۳

۳)اگر با نامزدتان قرار داشته باشید و او یک ساعت بعد هم سر قرار نیاید چه کار می کنید؟!
الف) نیم ساعت دیگر صبر می کنید : رجوع به سوال ۴
ب) فوری از محل قرار می روید : رجوع به سوال ۵
پ) آنقدر صبر می کنید تا بیاید : رجوع به سوال

۴) آیا دوست دارید به تنهایی به سینما بروید؟
الف) بله : رجوع به سوال ۵
ب) خیر : رجوع به سوال ۶

۵) اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد چه واکنشی نشان می دهید؟
الف) از این کار امتناع می کنم : رجوع به سوال ۶
ب) برای مدت کوتاهی دستش را می گیرم: رجوع به سوال ۷
پ) پیشنهادش را قبول می کنم و دستش را می گیرم: رجوع به سوال ۸

۶)آیا شما فرد شوخ طبعی هستید؟
الف) بله : رجوع به سوال ۷
ب) خیر : رجوع به سوال ۸

ادامه مطلب ...

اتفاقی عجیب در یک آرایشگاه زنانه در تهران

چند روز پیش زنی جوان با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ تهران علیه یک زن آرایشگر به اتهام سرقت انگشتر طلای میلیونی‌اش شکایت کرد.
شاکی به بازپرس پرونده گفت: من و خواهرم به آرایشگاه زنانه نزدیک خانه‌مان رفتیم. خواستیم کیف‌هایمان را در کمد بگذاریم که زن آرایشگر با ادعای این‌که به دلیل رفت‌وآمد مشتریان ممکن است اموالمان گم شود، کیف‌ها را از ما گرفت و در کمد دیگری قرار داد.
سرقت پول و انگشتر میلیونی دو خواهر در آرایشگاهی زنانه در شمال‌غرب تهران، زن آرایشگر را به دادسرا کشاند.
شاکی اضافه کرد: یک ساعت بعد وقتی من و خواهرم قصد بازگشت به خانه‌مان را داشتیم، به زن آرایشگر گفتیم کیف‌هایمان را تحویل دهد که او ادعا کرد کیفی تحویلش نداده‌ایم. وقتی به گفته‌هایمان توجهی نکرد، با پلیس تماس گرفتیم.
وی یادآور شد: دقایقی بعد با حضور ماموران انتظامی در آرایشگاه، آنها از زن آرایشگر تحقیق کردند و وی دوباره گفته‌های خود را تکرار و این بار ادعا کرد ممکن است این دو فراموش کرده و کیف‌هایشان را در یکی دیگر از اتاق‌های آرایشگاه گذاشته باشند و بهتر است آنجا را هم بررسی کنید.
شاکی گفت: در این موقع، همراه ماموران انتظامی آن اتاق را بررسی کردیم و کیف‌ها را آنجا یافتیم. این در حالی بود که از کیف خواهرم پول‌هایش و از کیف من انگشتر طلای سه میلیون تومانی‌ام سرقت شده بود.
در پی این شکایت، پرونده در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت و زن آرایشگر احضار شد.
زن آرایشگر در بازجویی مقدماتی ادعا کرد، نمی‌داند چه کسی اموال شاکیان را دزدیده و علاوه بر آن روز حادثه، کیف‌هایشان را تحویل نگرفته و خود شاکیان کیف‌ها را در اتاق دیگری قرار داده‌اند.
بنابراین گزارش، در پی سرقت مرموز اموال این دو زن از آرایشگاه زنانه و انکار زن آرایشگر به سرقت اموال آنها، تحقیقات تکمیلی در این ارتباط ادامه دارد.

منبع : شنیده ها

سایتی که دوست دختر اجاره میدهد

یک وب سایت برزیلی بازار جدیدی پیدا کرده است و محصولش ارائه یک دوست دختر قلابی روی شبکه فیس بوک است.
شبکه خبری ای بی سی می نویسد این وب سایت در ازای مبلغی معادل ۳۹ دلار به مدت یک ماه روی شبکه فیس   بوک یک صفحه قلابی خلق کرده و آن را مثل اینکه دوست دختر شما باشد مدیریت می کند. و برای کسانی که می خواهند پول کمتری هزینه کنند گزینه ارزانتر داشتن یک دوست دختر سابق به مدت یکماه در ازای پرداخت ۱۹ دلار است.
این وب سایت در تبلیغات خود می گوید:« با داشتن چنین صفحه ای می توانید به همه نشان دهید که دوست دختر دارید و این باعث می شود که اعتماد به نفس شما در برخورد با سایر زنان تقویت شود. !
شبکه خبری ای بی سی می نویسد این وب سایت برای تهیه اطلاعات و جزییات کافی که با آنها بتواند صفحه دوست دختران قلابی را پر کند از مشترکان زن می خواهد که با ارسال اطلاعات در نیمی از درآمد این طرح شریک شوند.
هنوز طرح خلق دوست پسر قلابی به اجرا درنیامده ولی این وب سایت وعده می دهد که در آینده این طرح را نیز اجرا خواهد کرد.

حاشیه ای بزرگ تر از متن، کشف حجاب دختر جعفر پناهی+تصاویر

حضور و برنده شدن فیلم بدون مجوز پرده از جعفر پناهی گرچه به عنوان حاشیه ای بزرگ تر از متن، برای جشنواره برلین گران تمام شد به طوری که سایت آلمانی دویچه وله نیز نتوانست درباره این رسوایی سکوت اختیار کند اما این مراسم یک حاشیه دیگر هم داشت. حضور بدون حجاب دختری که نمی خواهد در کورس شهرت از پدرش جا بماند.

نکته قابل توجه دیگر در تصاویر زیر، عکس جام های شراب بر روی میزهای پذیرایی است.
از راست مریم مقدم هنرپیشه فیلم های پناهی به همراه سولماز پناهی (دختر جعفر پناهی)

ادامه مطلب ...

جعفر کذاب عموى امام زمان علیه السلام

گاه مى شود بر اثر عواملى ، از حضرت نوح علیه السلام پسرى ناخلف بنام کنعان و یا از حضرت آدم علیه السلام پسرى متمرد بنام قابیل به وجود مى آید.
حضرت امام هادى علیه السلام داراى 5 فرزند بنام هاى امام حسن علیه السلام ، حسین ، محمد، جعفر، و علیه بود. در میان این فرزندان ، جعفر، بسیار ناخلف بود که لقب کذاب دروغگو را گرفت
امام هادى علیه السلام درباره او فرمود: از فرزندم جعفر دورى کنید، نسبت او به من همچون نسبت کنعان به نوح علیه السلام است
 امام عسکرى علیه السلام فرمود: مثل من و جعفر مانند هابیل و قابیل دو فرزند آدم علیه السلام است ، اگر کشتن من براى جعفر ممکن بود، مرا مى کشت ، ولى خداوند جلو او را گرفت .

جعفر از افرادى بود که ادعاى امامت داشت و پس از رحلت پدر مى گفت امام مردم من هستم نه برادرم امام عسکرى علیه السلام .
حتى پس از رحلت پدر نزد خلیفه وقت رفت و گفت : بیست هزار اشرفى براى تو مى فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهى تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.
خلیفه در جواب گفت : عجب آدم احمق هستى اگر امامت در دست ما مى بود آن را براى خود قرار مى دادیم اگر امام شناسان و شیعیان آنچه از برادرت و پدرت از معجزات و... دیدند از تو ببینند تو را امام خود مى دانند، دیگر نیازى به کمک ما ندارى و گرنه هرگز به تو ایمان نخواهند آورد.
کارشکنى هاى او در عصر امامت برادرش امام عسکرى علیه السلام بجائى نرسید ولى پس از شهادت برادرش دوباره شروع به ادعا کرد و اعلام داشت که امام بعد از برادرم من هستم .
امام عسکرى علیه السلام براى اینکه امر بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدى (عج) را از کارشکنى هاى جعفر، حفظ کند، در آخرین لحظات عمر، یکى از اصحاب بنام (ابوالادیان) را به حضور طلبید و به او فرمود:
چند نامه هست اینها را به مدائن مى برى و به فلان و فلان کس مى رسانى و جواب نامه ها را مى گیرى ، روز 15 به سامراه مى آئى ، صداى گریه از خانه من خواهى شنید مطلع مى شوى که من از دنیا رفته ام .
ادامه مطلب ...