اول : آن که مایوس نشوى از رحمت خدا، زیرا به اجابت نرسیدن دعا ممکن است به سبب گناهان تو باشد که مانع اجابت است پس درصدد رفع آن به توبه و تعذیب نفس برآى .
دوم : ترک دعا نکن .
سوم : راضى باش به تقدیر الهى تا همان رضاى تو باعث اجابت دعایت بشود.
امام حسن علیه السلام مى فرماید: من ضامنم از براى کسى که در قلب او چیزى خطور نکند بجز رضا و خشنودى به قضاى خدا این که دعا کند پس مستجاب شود.
اول : آن که عجب نکنى و نگویى من معلوم مى شود آدم خوبى هستم که دعایم مستجاب شد زیرا عجب و خودپسندى باعث فساد عمل و غلبه شیطان است .
دوم : شکر و حمد خدا نمایى که تفضل کرد بر تو به اجابت دعاى تو، بلکه مستحب است دو رکعت نماز شکر بجا آورى .
سوم : همین که دعاى تو مستجاب شد ترک دعا نکنى و باز در خانه خدا بروى تا بیگانه نشوى و در وقت حاجت خواستن دوباره آشنا باشى .
اول : اعتراف به گناهان ؛ دوم : شکر نعمتها؛ سوم : صلوات بر محمد و آل محمد؛ چهارم : دعا کردن و حاجت خواستن ؛ پنجم : صلوات بر محمد و آل محمد.
امام صادق علیه السلام : بر شما باد به دعا کردن بعد از نمازها چه اینکه چنین دعاهایى مستجاب است .
امام باقر علیه السلام : همین که شب جمعه فرا رسد خداوند عزوجل مى فرماید: آیا دعا کننده اى هست که جوابش دهم . آیا درخواست کننده اى هست که عطا کنم او را. آیا استغفار کننده اى هست که بیامرزم او را. آیا توبه کننده اى هست که توبه اش را بپذیرم .
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : بهترین وقت دعا سحرگاهان است .
امام صادق علیه السلام : دعا پیش از طلوع و غروب آفتاب سنت و دستورى است واجب و مسلم همراه طلوع و غروب آفتاب .
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : به درستى که در شب ساعتى است که هر دعاى بنده مستجاب است و آن مابین شب تا ثلث (سوم ) باقیمانده شب . گفتم : شب خاصى است از شبها یا هر شب است . فرمود: هر شب .
امام صادق علیه السلام : سه وقت است که دعا در آن اوقات مستجاب است :
1 - بعد از نماز واجب ؛
2 - هنگام آمدن باران ؛
3 - هنگام ظاهر شدن آیه و نشانه معجزه اى از طرف خدا براى بندگان خود.
امام صادق علیه السلام : اگر کسى از شما بخواهد داراى حالتى شود که همه خواسته هایش را خداوند برآورد باید از همه مردم ناامید باشد و هیچ امیدى جز خداوند نداشته باشد پس اگر خداوند چنین حالتى را در قلب او بیابد چیزى از خدا نخواهد مگر اینکه برآورد.
(وسائل الشیعه )
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : شخصى به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد دوست دارم دعایم مستجاب شود. حضرت فرمود: خوراک خود را پاک کن و سعى کن حرام وارد شکمت نشود.
امام صادق علیه السلام : هنگام دعا قلب خود را متوجه خدا گردان و چنان گمان داشته باش که خواسته ات در آستانه در حاضر و آماه است .
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: دعا کنید در حالى که یقین و اطمینان داشته باشید که دعاى شما مستجاب خواهد شد.
امام صادق علیه السلام : مردى از بنى اسرائیل مدت سى و سه سال دعا مى کرد و از خداى خود فرزندى پسر مى خواست همین که دید دعایش مستجاب نمى شود خطاب به خدا نموده و گفت : خداى نمى دانم من از تو خیلى دورم که صداى مرا نمى شنوى یا با این که نزدیکى و مى شنوى در عین حال پاسخم نمى دهى . در این هنگام کسى به خواب او آمده گفت : سر مستجاب نشدن دعایت این است که بد زبانى مى کنى و در حال دعا قلبت آشفته و ناپاک است و نیتت ناشایسته و ناجور اگر مى خواهى دعایت مستجاب شود این سه عیب را از خود دور کن . یعنى خوش زبان باش و قبلت را پاک و پاکیزه نموده قلبا از خدا بترس و بپرهیز و نیتت را سالم نما (خوشبین و امیدوار به رحمت خدا باش ). پس از این جریان آن مرد تصمیم گرفت به سفارش ها عمل کند. اتفاقا در نتیجه عمل به آن دستورها خداوند پسرى به او مرحمت نمود.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : خداوند مستجاب نکند دعاى کسى را که دلش پریشان است و نداند چه مى گوید
امام صادق علیه السلام : همانا بنده مومنى درباره حاجتى خداى خود را خوانده و دعا مى کند در آن حال خداوند عزوجل به فرشتگان گوید حاجت او را دیگرتر بر آورید چون مشتاق شنیدن صداى دعاى او هستم و در روز قیامت خداى عزوجل به آن بنده خواهد گفت : بنده من دعا کردى و من برآوردن حاجت تو را مدتى به تاخیر انداختم و ثواب دیر برآوردن حاجتت را الان چنین و چنان خواهد و درباره فلان مطلب دعا کردى باز هم دعایت را دیر مستجاب کردم و اکنون به عوض دیر مستجاب شدن دعایت مزد و پاداش فراوانى خواهم داد. امام صادق علیه السلام فرمود: همین که مومن خوبى نتیجه را مى بیند آرزو مى کند که اى کاش هیچ یک از دعاهایش در دنیا مستجاب نمى شد.
(ب 21، ح 5، ص 1112)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر مسلمانى که دعا کرده و خدا را بخواند البته در غیر قطع رحم و گناه حتما یکى از این سه نعمت به او داده خواهد شد.
اول : خواسته اش را بزودى برآورد.
دوم : ذخیره آخرتش قرار دهد.
سوم : پیشامد ناگوارى را از او دور کند.
یاران گفتند اگر چنین است فراوان دعا کنیم . فرمود: فراوان دعا کنید.
امام صادق علیه السلام : خداوند در روز قیامت دعاى مومنان را جزء کارهاى نیک آنان شمرده و به همین بهانه در بهشت جاى بهترى به آنان خواهد داد.
على علیه السلام : دعا سپر مومن در مقابل بلاها است و اگر درب خانه اى را زیاد بکوبى عاقبت به رویت باز شود. خداوند دوست دارد بندگانش از او درخواست کنند و به پاداش دعاى آنان در روز قیامت مانند عملهاى دیگرشان خواهد داد.
(وسائل الشیعه )
امام صادق علیه السلام : بر شما باد به دعا کردن چه اینکه هیچ وسیله اى مانند دعا شما را به مقامات قرب معنوى نزدیک نمى کند.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله : دعا مغز و روح عبادتها است هیچ دعایى بى اثر نمى ماند و لااقل کفاره بعضى از گناهان واقع مى شود.
(وسائل الشیعه )
رسول اکرم صلى الله علیه و آله : دعا حربه مومن است براى دفع دشمنان و عمود دین است که به آن دین مومن بر پا است و نور آسمان و زمین است .
(بحار الانوار جلد 93، ص 288)
امام صادق علیه السلام : دعا همان عبادتى است که خداوند درباره اش فرموده همانا کسانى که از عبادت و پرستش من تکبر کنند بزودى با ذلت و خوارى وارد جهنم خواهند گشت پس فرمود دعا کن خدا را بخوان و مگو کارها بر حسب تقدیر الهى انجام خواهد شد.
(وسائل الشیعه )
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : ناتوان ترین مردم کسى است که از دعا کردن ناتوان باشد.
(مشکاه الانوار)
امام رضا علیه السلام : دعا از نیزه کارگرتر است و دعا بر مى گرداند قضا را هر چند از آسمان نازل شده باشد و محکم شده باشد و دعا کلید همه رحمت ها است .
امام صادق علیه السلام : خداوند عزوجل خوشش نمى آید که بندگانش از همدیگر خواهش و درخواست کنند و همین مطلب را درباره خودش دوست دارد چون خداوند عزوجل خوشش مى آید که از او سوال و درخواست کنند و نعمتهاى خداوندى را از وى بخواهند.
(ص 1109، ح 2، ب 20)
امام محمد باقر علیه السلام : هیچ چیزى نزد خدا برتر از سوال و درخواست آنچه که در نزد اوست نمى باشد.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله : کسى که به دعا توفیق یابد بدبختى ندارد و وقتى خدا توفیق خود را براى دعا فراهم نمود علامت آن است که درهاى رحمت را بروى او گشوده است .
(وسائل الشیعه )
امام صادق علیه السلام : هنگامى که بنده مومن دعا کند خداوند عزوجل به فرشتگان گوید با این که دعاى این بنده مستجاب است در عین حال حاجتش را دیرتر بر آورید چون من دوست دارم آوازش را بشنوم .
امام رضا علیه السلام : به اصحاب خود فرمود بر شما باد به سلاح انبیاء گفتند: سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود: دعا.
امام موسى کاظم علیه السلام : فرمود: که از براى هر مرض دوا و دعائیست . هرگاه خداى تعالى به خاطر بیمار رساند که دعا کند به تحقیق اذن داده است در شفاى او.
1 - (اعراف آیه 80): براى خدا نامهاى نیک است پس او را به وسیله آنها بخوانید و دعا کنید.
2 - (غافر آیه 60): مرا بخوانید و درخواست کنید تا پاسخ دهم .
3 - (انعام 53): اى پیامبر نباید آنان را که هر صبحگاه و شبانگاه خدا را مى خوانند از پیش خود برانى .
4 - (فرقان 77): اى رسول من بگو اگر به سوى خدا متوجه نشوید و دعا نکنید پروردگارم به شما اعتنا نخواهد کرد.
عبدالله جعفر، در راه مسافرت ، نیمه روزى به روستائى رسید و باغ نخلى را سرسبز و خرم در نزدیکى آن دید. تصمیم گرفت پیاده شود و چند ساعت در آن باغ بیاساید. مالک باغ خود در روستا زندگى میکرد ولى غلام سیاهى را در باغ گمارده بود تا از آن نگهبانى و مراقبت کند. عبدالله با اجازه وى وارد باغ شد و براى استراحت جاى مناسبى را انتخاب نمود ظهر فرا رسید،
عبدالله دید که غلام سفره خود را گسترد تا غذا بخورد و در سفره سه قرصه نان بود. هنوز لقمه اى نخورده بود که سگى داخل باغ شد و نزدیک غلام آمد، او یکى از قرصه هاى نان را بسویش انداخت و سگ گرسنه با حرص آنرا بلعید و دوباره متوجه غلام و سفره نانش شد. او قرص دوم و سپس قرص سوم را نزد سگ انداخت و سفره خالى را بدون آنکه خود چیزى خورده باشد جمع کرد.
عبدالله که ناظر جریان بود از غلام پرسید جیره غذائى شما در روز چقدر است ؟ جواب داد همین سه قرصه نان که دیدى . گفت پس چرا این سگ را برخود مقدم داشتى و تمام غذایت را به او خوراندى ؟ غلام در پاسخ گفت :
آبادى ما سگ ندارد، میدانستم این حیوان از راه دور به اینجا آمده و سخت گرسنه است و براى من رد کردن و محروم ساختن چنین حیوانى گران و سنگین بود عبدالله پرسید پس تو خود چه خواهى کرد؟ جواب داد امروز را به گرسنگى میگذرانم .
جوانمردى و بزرگوارى آن غلام سیاه مایه شگفتى و حیرت عبدالله جعفر شد و در وى اثر عمیق گذارد. براى آنکه عملا او را در این کرامت اخلاقى و رفتار انسانى تشویق کرده باشد آنروز جدیت نمود تا باغ و غلام را از صاحبش خریدارى کرد. غلام را در راه خدا آزاد ساخت و باغ را به او بخشید.
در جنگ یرموک ، هر روز عده اى از سربازان مسلمین بعرصه کارزار میرفتند و پس از چند ساعت زد و خورد، بعضى سالم یا زخمى به پایگاه هاى خود برمیگشتند و برخى کشته یا مجروح در میدان جنگ بجاى میماندند، حذیفه عدوى میگوید: در یکى از روزها پسر عمویم با دیگر سربازان بمیدان رفت ، ولى پس از پایان پیکار مراجعت نکرد. ظرف آبى برداشتم و روانه رزمگاه شدم باین امید که اگر زنده باشد آبش بدهم . پس از جستجو او را یافتم که هنوز رمقى در تن داشت . کنارش نشستم و گفتم آب میخواهى ؟ با اشاره گفت آرى . در همین موقع سرباز دیگرى که نزدیک او بزمین افتاده بود و صداى مرا شنید آهى کشید و فهماند که او نیز تشنه است و آب میخواهد. پسر عمو بمن اشاره کرد برو اول باو آب بده . حذیفه میگوید: پسرعمویم را گذاردم و به بالین دومى رفتم و او هشام بن عاص بود. گفتم آب میخواهى ؟ به اشاره گفت بلى . در این موقع صداى مجروح دیگرى شنیده شد که آه گفت . هشام هم آب نخورد و بمن اشاره کرد که به او آب بدهم . نزد سومى رفتم ولى در همان لحظه جان سپرد. برگشتم به بالین هشام او نیز در این فاصله مرده بود، و چون نزد پسرعمویم رفتم دیدم او هم از دنیا رفته است .