
مادر یک شهید، که از بستگان رهبر عزیز نیز هستند، تعریف مى کرد:
یک روز میهمان ایشان بودیم . ظهر بود و ما در کنار سفره منتظر حاج آقا نشسته بودیم . وقتى ایشان آمدند نگاه به غذا کردند و گفتند: مثل این که نوع برنج با برنج روزهاى دیگر فرق کرده است ؟ خانم گفتند: حاج آقا! روز عید است و میهمان هم داریم . برنج کوپنى هم تمام شده است . مجبور شدیم ، برنج آزاد بخریم ! حاج آقا ناراحت شدند و فرمودند:
بنا نبود، تغییرى در زندگى ما بدهید. ما که با میهمان این حرف ها را نداریم . اگر برنج نباشد، برنج نمى خوریم.
گردآور: قفسه
منبع: گلهای باغ خاطره