قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

منظور از زنجیر شیطان چیست؟

http://up.vatandownload.com/images/gsu9slq3bvf08ckzahhu.jpgشیطان هم مثل سردمداران ستم ، براى مهار و تسلیم کردن و بازداشتن از راه حق و کشاندن انسان به سوى خود، زنجیره هایى دارد که آنها را به گردن انسان مى اندازد و ایشان را به راهى که بخواهد مى کشاند.
آن زنجیره ها عبارت اند از دوستى دنیا، ریاست خواهى ، شکم بارگى ، زن دوستى ، خواب و تن آسایى ، آدم را به گناه مى کشاند. امام صادق علیه السلام هم فرمود: اولین چیزى که به وسیله آنها معصیت خدا شده همین دوستى ها بوده است .
بنا به گفته قرآن و احادیث معصومان علیهم السلام : دوستى دنیا زنجیرى است که از همه دوستى هاى دیگر محکم تر و خطرناک تر، اصل و ریشه هر معصیت ، اول هر گناه ، اول هر فتنه ، بزرگ ترین گناه ، و سرچشمه هر فتنه و فسادى است . سر آمد همه دوستى ها که باعث معصیت خدا مى شود، دوستى دنیا است .
از امام زین العابدین سؤال شد: کدام عمل در پیشگاه خداوند افضل است ؟
فرمود: هیچ عملى بعد از شناخت خدا و پیغمبر بهتر از بغض و کینه دنیا نیست ؛ زیرا هر فتنه و فسادى که در عالم مى شود از دوستى دنیا سرچشمه مى گیرد. زن دوستى ، ریاست خواهى ، راحت طلبى ، دوستى کلام و سخن گفتن ، چاپلوسى ، خود برتر بینى ، دوستى مال و ثروت و تمام اینها در دوستى دنیا جمع اند.
شیطان با این زنجیرها به ویژه زنجیر دنیا خواهى ، همه مردم مگر عده اى اندک را به گناه و معصیت مى کشاند.
نقل شده : روزى شخصى شیطان را دید که زنجیرها، طناب ها، بندهاى کلفت و نازک را بار الاغ خود کرده و از راهى مى رود. سؤال کرد: اینها چیست و کجا مى روى ؟ در جواب گفت : این ها دام هاى من است و به وسیله اینها مردم را به بیراهه مى کشانم .
آن شخص از یکایک دام ها و زنجیرها پرسید. او گفت : هر کدام از این ها براى شخصى است . گفت : دام من کدام است ؟ جواب داد تو احتیاج به دام ندارى ، خودت بدون دام دنبال من مى آیى .
پرسید: آن زنجیر بسیار محکم از کیست ؟ شیطان گفت : از شیخ مرتضى انصارى است . دیشب سه بار آن زنجیر بسیار محکم را به گردن ایشان انداختم ، در هر سه مرتبه او آن را گسست و پاره کرد.
مى گوید: بعد از این قضیه ، پیش شیخ انصارى رفتم و داستان را براى ایشان نقل کردم . فرمود: درست است . من دیشب پول براى خریدن غذا نداشتم ، اما سه مرتبه تصمیم گرفتم از وجوهاتى که پیشم بود بردارم و غذایى بخرم ، ولى هر سه مرتبه فکرى به خاطرم رسید و از دست زدن به آن چشم پوشیدم و گرسنه شب را به پایان رساندم و این ، همان زنجیرى بود که از شیطان پاره کردم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد