از امام صادق علیه السلام نقل شده : بعد از این که آدم از بهشت بیرون آمد، اشتها به میوه
هاى بهشت پیدا کرد. خداوند متعال دو شاخه از درخت انگور براى او فرستاد، آدم آنها را
کاشت . فورا سبز شدند و میوه دادند. شیطان دور آنها را دیوار کشید. حضرت آدم فرمود:
اى ملعون ! چه کار مى کنى ؟
شیطان در جواب گفت : این درخت ها مال من است . آدم علیه السلام فرمود: دروغ گفتى (نزاع
شروع شد) پس هر دو حاضر شدند به قضاوت روح القدس . وقتى پیش آدم آمد او قصه
خود را برایش نقل کرد. روح القدس هم آتشى مهیا کرد و درخت هاى انگور را در آن انداخت
شعله آتش به شاخه هاى درخت رسید. آدم و شیطان هر دو گمان کردند که همه درخت ها
سوخت .
بعد از آن که آتش خاموش شد، دو سوم از درخت ها سوخته شده بود و یک سوم آن باقى
ماند روح القدس گفت : آن اندازه که سوخته شده از آن شیطان بود باقى مانده
مال آدم علیه السلام .
در زمان حضرت نوح علیه السلام هم ، چنین اتفاقى افتاد و دو سوم آب انگور از آن
شیطان شد وقتى که آب انگور جوشیده شود، باید دو سوم آن بخار گردد و فقط یک
سوم باقى بماند تا حلال شود.
از وهب نقل شده که : وقتى حضرت نوح علیه السلام از کشتى بیرون آمد و طوفان نشست
چندین شاخه از شاخه هاى میوه اى را که با خود داشت کاشت . وقتى به سراغ شاخه
انگور رفت ، آن را ندید. گمان کرد که در کشتى جا مانده است ؛ در حالى که شیطان آن را
مخفى کرده بود. نوح علیه السلام حرکت کرد که برود
داخل کشتى و شاخه انگور را بیاورد کشت کند. فرشته اى که با نوح بود گفت : اى نوح
! دنبال آن نرو، به زودى پیدا خواهد شد، بیا بنشین . نوح هم برگشت و نشست .
آن فرشته گفت : اى نوح ! در آب انگور شریکى پیدا کردى . درباره آن احسان کن .
فرمود: یک هفتم آب انگور مال شریکم و شش هفتم آن
مال خودم باشد.
فرشته گفت : اى نوح ! تو احسان کننده اى بیشتر احسان کن . فرمود: یک ششم آن
مال شریک و پنج ششم مال خودم . ملک گفت : تو احسان کننده اى ، بیشتر احسان کن . نوح
فرمود: یک پنجم آن مال شریکم و چهار پنجم مال خودم .
ملک گفت : بیشتر لطف کن فرمود: یک چهارم مال شریکم و سه چهارم از
مال خودم باشد.
ملک گفت : باز هم احسان بیشترى فرما. نوح فرمود: نصف از شریکم و نصف از خودم . گفت
: احسان بیشترى کن . نوح گفت : دو سوم از آن شریکم و یک سوم
مال خودم و به این راضى شدند. از آن روز قرار شد که آب انگور وقتى جوش بیاید دو
سومش از آن شیطان باشد و بقیه مال انسان . تا زمانى که دو سوم آب انگور بخار
نشود، پاک و حلال نمى شود و بعد از ثلثان شدن
قابل خوردن است .