قال امیر المؤ منین علیه السلام : طلبه هذا العلم على ثلاثه اصناف :
الا فاعر فوهم بصفاتهم و اعیانهم صنف منهم یتعلمون العلم للمراء و
الجهل ، و صنف منهم یتعلون للاستطاله و الختل ، و صنف منهم یتعلمون للفقه و
العقل .
اما صاحب المراء و الجهل ، تراه موذیا مماریا
للرجال فى اندیه المقال ، و قد تسربل بالتخشع و تخلى من الورع ، فدق الله من هذا
حیزومه ، و قطع منه خیشومه .
و اما صاحب الاستطاله و الختل فانه یستطیل على اشباهه من اشکاله ، و یتواضع للاغنیاء من
دونهم ، فهو لحلوئهم هاضم ، و لدینه حاطم ، فاعمى الله من هذا بصره ، و قطع نت اثار
العلماء اثره .
و اما صاحب الفقه و العقل ، تراه ذاکابة و حزن قد قام
اللیل فى حندسه ، و قد نحنى فى برنسه ،
یعمل و یخشى خائفا و جلا من کل فقیه من اخوانه فشد الله من هذا ارکانه ، و اعطاه یوم
القیامة امانه .
حضرت امیرمؤ منان على علیه السلام فرمود: طالبان و دانشجویان علوم دینى و دانشمندان
بر سه دسته اند، آنها را با نشانه ها و شخصیت هایشان بشناسید. یک دسته دانش را
براى خودنمائى و جهالت ورزى و بحث و جدل مى آموزند.
دسته دوم براى گردن کشى و فریب دادن مردم
تحصیل مى کنند.
و دسته سوم براى فهمیدن و تعقل و تدبر و براى خردمند شدن .
اما نشانه خودنما و بحث و جدل کننده و جهالت ورز این است که مى بینى مردم را اذیت و آزار
مى دهد و به مجادله مى پردازد ظاهرى خدا ترس دارد ولى دلش از ورع و تقوى تهى و
خالى است ، خدا کمرشان را بشکند و بینى اش را ببرد.
و اما گردنکش و عوام فریب بر همردیفان و همقطاران خود، پیش دستى و گردن فرازى مى
کند و در برابر ثروتمندان فروتنى و کوچکى مى نماید، شیرینى و حلواى آنان را مى
خورد و دین خود را مى فروشد، خدا از این راه چشمش را کور کند و از میان دانشمندان ریشه
اش را بکند. و اما نشانه آن فقیه فهمیده و خردمند این است که او را اندوهناک و غمگین مى
بینى و در تاریکى شب بکار عبادت مى پردازد در شب کلاه خود برابر حق خم شده کار مى
کند و هراس دارد، از هر کس در ترس و حذر است ، مگر از برادران دینى و فقیه و فهمیده
خود که با آنها انس مى گیرد، خدا از این راه او را پایدار مى کند، و در روز قیامت امانش
دهد.