گویند که عربى بیابانى به نزد شخصى رفت ، دید که در پیش روى او ظرف انجیرى است ولى آن شخص تا این عرب بیابانى را دید، عباى هود را روى ظرف انجیر انداخت عرب بیابانى آنجا نشست ، این شخص به او گفت : آیا مى توانى مقدارى قرآن بخوانى ؟ گفت : بلى ، و شروع کرد به خواندن و گفت : (( ((و الزیتون و طور سینین )) )) وى به اعرابى گفت : پس ((والتین )) آن کجا رفت ، اعرابى گفت : ((والتین )) رفت زیر عباى تو، مخفى نماند که ((تین )) در لغت عرب به معناى انجیر است.