شخصى نقل مى کند: من با جماعتى همراه جنازه یکى از
رجال دولت ((ناصر الدین شاه قاجار)) بودیم و به عتبات عالیات مى رفتیم ، در یکى
از منزل ها جنازه را نزدیک خود گذاشته و مشغول صحبت بودیم . ناگهان دیدیم
آن
تابوت به حرکت درآمد و سگى بد صورت از میان آن بیرون آمد! چون آن کیفیت را
مشاهده
کردیم تعجب نموده ! کنار تابوت آمدیم و نگاه کردیم چیزى در آن ندیدیم و کفن
هم بدون
جنازه بود!
ما هم با چوب چیزى شبیه جنازه ترتیب دادیم و به صورت میتى در میان کفن
پیچیده و در
تابوت گذاشتیم ، اطراف آنرا با پارچه و شمع بستیم و به عتبات عالیات
نقل دادیم و در مکان شریفى دفن کرده و مراجعت نمودیم . آن شخص مى گوید: من
او را مى
شناختم ولى براى احترام اسم او را نبردم.