قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه
قفسه

قفسه

پایگاه فرهنگی مذهبی قفسه

فضولى موقوف

پیرزنى بیمار شد. پسرش او را نزد پزشک برد. دکتر مشاهده کرد پیرزن خود را آرایش کرده و لباس نیکو پوشیده است . پس حال او بدانست و گفت : این زن چقدر به شوهر احتیاج دارد.
پسر با تعجب گفت : آقاى دکتر، چه مى گوئید، او خیلى پیر است .
زن نگاه تندى به پسرکرد و گفت : فضولى موقوف ، آقاى دکتر بهتر از تو تشخیص مى دهد.